ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

نقد و بررسی فصل ۵ سریال الیت

نقد و بررسی فصل ۵ سریال الیت

نقد و بررسی فصل ۵ سریال الیت

منتشر شده در تاریخ ۲ فروردین ۱۴۰۴

0 بازدید

نقد و بررسی فصل ۵ سریال الیت

نقد و بررسی فصل ۵ سریال الیت
الیت در فصل ۵، تنوعی به روایت خودش داده و سراغ بعضی ایدئولوژی‌های مدرن رفته که البته برخیش خیلی شناخته شده و توی فیلم و سریالای نت فلیکسی محبوب هستن؛ مثل فمنیسم.

توی این فصل، چند دخترو داریم که قربانی خشونت و آزار جنسی شدن یا خودشون اینطور ادعا میکنن، و یه سری اتفاقات نمادین مثل کنترل شدن موقعیت مکانی دانش‌آموزا و جلوگیری از تجمع‌شون یا داشتن پوشش‌ عجیب و ممنوع کردن استفاده از اکسسوری‌های سنگین، توی محیط مدرسه.

داستانای دبیرستانی، جالبن؛ حتی اگر لزوما طبقه‌ی ثروتمند رو به تصویر نکشن؛ وجود دوستی و معاشرت با افکار مختلف، وجه جالب این جور سریالا و فیلماست.
کاراکترای الیت، عمدتا یه جور یاغی‌گری رو از خودشون به نمایش میذارن، به همه چیز اعتراض میکنن و دوست دارن که قدرت خودشونو در مبارزه با چیزایی که سعی داره محدودشون کنه نشون بدن؛ منتقد والدین و سیستم آموزشی هستن؛ ولی در عمل، نهایت بی‌مسئولیتی رو در قبال همدیگه، نشون میدن.
برای مراقبت از خونواده یا دوستای خودشون، حاضرن حتی با جون همدیگه بازی کنن و همین هم مایه‌ی به وجود اومدن تراژدی‌های مختلفی میشه.

توی فصل 5، سموئل هنوز هم به عنوان شخصیت کلیدی شناخته شده و صرف حضور توی مدرسه‌ی طبقه‌ی ثروتمند، رفته رفته داره ازش یه فرد سرکش و نابهنجار رو میسازه. اگه به قسمتای اول سریال برگردید و پرونده‌ی این شخصیت رو مرور کنید، می‌بینید که چقدر روند تغییرش عجیبه و همیشه تفاوت خودش با ثروتمندا رو بهونه‌ی رفتارای نابهنجارش میکنه.
انگار که به نوعی سرخوردگی دچار شده باشه و میدونه که با تکیه به سیستم اشرافی حاکم، نمی‌تونه به راحتی و بدون تقلب یا دروغ، آینده‌ی خودشو تضمین کنه و به سعادتی برسه که دیگران، اغلب از طریق اجدادشون به ارث بردن.

توی سریال الیت، پیچش داستانی، معمولا بر اساس خودخواهی شخصیتا شکل میگیره، و اونا لزوما یه روند رشد و تکامل رو ندارن. اتفاقا دچار افول و عقبگرد اخلاقی هم میشن. الان چند تا شخصیت رو داریم که عملا مرتکب قتل شدن اما سراغ سرنوشت‌شون رفتن و هیچ تقاصی هم بابت کار خودشون پس ندادن.
سریال الیت، بخش زیادی از جذابیت خودشو مدیون نشون دادن سرگرمی و روزمره‌ی طبقه‌ی اشرافه. پارتی‌ها، لباسا و نحوه‌ی آرایش و خوش‌گذرونی، جزو جلوه‌های بسیار پررنگ این سریاله. شخصیت‌ها معمولا دیالوگ پیچیده و خاصی ندارن و فصل به فصل، سطحی‌نگر‌تر شدن و توی یه جور گرداب از روابط علت و معلولی که از خودخواهی‌ها و سهل انگاری‌های خودشون نشات میگرفت غرق شدن.
این موضوعو توی مطلب نقد فصلای قبلی این سریال هم مطرح کردم؛ این سریال، سعی داره که امروزی و آمریکایی به نظر برسه ولی سایه‌ی سیستم پادشاهی اسپانیا، روی سر اتمسفر سریال، سنگینی میکنه. میشه حس کرد که نویسنده زور زده تا تنوع ایجاد کنه و کشش داستانی خلاقانه‌تری رو به وجود بیاره؛ ولی به هیچ عنوان نتونسته دست خودشو به اندازه‌ی فردی که توی اتمسفر یه جامعه‌ی آمریکایی هست، باز نگه داره.

شخصیتای این سریال، هر کاری هم کنن، سقف آزادی‌ها و تجربه‌هاشون، به یه جور سیستم اشرافی گره میخوره. انگار توی دنیای در بسته‌ای هستن که یا باید در قالب یه انسان سعادتمند متولد بشی یا باید سعادت رو از دیگران، با زور و تقلب بدزدی.

متاسفانه این خودش یکی از کلیدی‌ترین موضوعاتی هست که توی هر فصل، یه سری مشکل درست میکنه و شخصیت‌ها رو به جون هم میندازه. این سیستم طبقاتی، افراد مختلفی رو قربانی خودش میکنه؛ از جمله سموئل که شخصیت کلیدی فصل پنجم هم هست. فلش بک‌ها، در طول اپیزودهای این فصل، جسد اونو نشون میدن که توی آب، معلق شده و داره ازش خون میره. حالا با خودت فکر میکنی که چرا یکی باید سموئل رو بکشه؟

هشدار: ادامه‌ی این مطلب می‌تونه پایان داستان فصل ۵ رو لو بده.

بنجامین به عنوان پدر خونواده و مدیر مدرسه، از یه شخصیت سختگیر، اخلاق‌مدار و حامی، کم کم افول میکنه و تبدیل به یه متقلب رقت انگیز میشه که حتی حاضره برای حفظ وجهه‌اش به سموئل آسیب بزنه. همینا کافیه تا شخصیت‌های تینیجر این سریال‌، به افراد بالغ خودشون بدبین بشن و سعی کنن که به تنهایی و با اعمال پرریسک و خودسرانه، مشکلات خودشون رو حل کنن. ما در مورد پرونده‌هایی که توی فصلای قبل، دنبال میشد هم دیدیم که سیستم قضایی، نقطه ضعفای زیادی داشت و خیلی جاها میشد مشکلات رو صرفا به کمک پول، حل کرد و روی فساد، سرپوش گذاشت.
به جز ماجرای سموئل، بقیه‌ی روابط و شخصیت‌های این فصل، مشخصا داستانی گذرا و برای جذابیت بخشیدن به سریال، طراحی شدن. به طور مثال، شخصیت ایزادورا، از همون سکانس اول، یه نمود پر زرق و برق داره. زندگی اون، به شدت وسوسه کننده و ایده آله و می‌تونه قبله‌ی آمال خیلی از هم سن و سالاش باشه. دغدغه‌های اون، کاملا با بقیه‌ی شخصیتا متفاوته و انگار داره توی دنیای دیگه‌ای زندگی میکنه.
شخصیت‌های دیگه‌ای مثل پاتریک یا ایوان هم به همین ترتیب وارد سریال شدن. اونا بیشتر درگیر داستان‌های رمانتیک و جنسی میشن و پردازش شخصیت‌شون هم کاریزمای خاصی نداره.

جمع‌بندی
الیت به رغم این آب بندی‌ها، امتیاز خوبی رو هم از طرف مخاطبین و هم منتقدین خودش داره؛ با این وجود، مشخصا مثل خیلی از سریالای چند فصلی، فقط فصل اولش هست که کشش خوبی رو درون خودش به نمایش میذاره. ما تو فصل اول، شخصیتایی مثل نادیا، گوزمان، عمر و مارینا رو داریم که هر کدوم، به رغم مسائل دبیرستانی، درگیر دراماهای حاشیه‌ای هم بودن. اما عمر، از یه فرد با زندگی مرموز که درگیر فروش مواد مخدر و نگرانی در مورد خونواده‌ی سخت گیر و مسائل نژادیه، تبدیل میشه به فردی که صرفا از این رابطه به اون رابطه میره و وقت خودشو توی یه رستوران میگذرونه.
پرداختن به شخصیت‌های متعدد و غربال داستان‌هاشون، نیاز به انرژی و حوصله‌ی زیادی داره و میشه حس کرد که فصلای بعدی سریال الیت، این مزیت رو از دست داده.
این فصل، کشش خیلی کمی داشت؛ حالا باید دید که توی فصلای بعدی، چه آشی رو برامون پختن.